معنی فارسی rat-hole
A2حفرهای کوچک که بهعنوان مخفیگاه موشها عمل میکند.
A small hole made by rats, often leading to their nesting areas.
- NOUN
example
معنی(example):
او در گوشهای از اتاق یک سوراخ موش پیدا کرد.
مثال:
He found a rat-hole in the corner of the room.
معنی(example):
سوراخ موش به یک لانه پنهان زیر زمین ختم میشد.
مثال:
The rat-hole led to a hidden nest under the floor.
معنی فارسی کلمه rat-hole
:
حفرهای کوچک که بهعنوان مخفیگاه موشها عمل میکند.