معنی فارسی ratcatcher
B1شخصی که به طور خاص برای به دام انداختن موش‌ها آموزش دیده است.
A person skilled in catching rats.
- noun
noun
معنی(noun):
One who catches rats; particularly one who does so professionally.
معنی(noun):
An insult, not widely used nowadays but made popular by Shakespeare in Romeo and Juliet.
example
معنی(example):
موش‌گیر برای حل مشکل فراخوانده شد.
مثال:
The ratcatcher was called to deal with the problem.
معنی(example):
یک موش‌گیر ماهر می‌تواند از بسیاری از منابع غذایی محافظت کند.
مثال:
A skilled ratcatcher can save a lot of food supplies.
معنی فارسی کلمه ratcatcher
:
شخصی که به طور خاص برای به دام انداختن موش‌ها آموزش دیده است.
