معنی فارسی rateable

B1

قابل ارزیابی، چیزی که امکان سنجش و امتیازدهی به آن وجود داشته باشد.

Capable of being assessed for value or rating.

adjective
معنی(adjective):

Liable to incur the payment of rates

example
معنی(example):

این ملک برای مقاصد مالیاتی قابل ارزیابی است.

مثال:

This property is rateable for tax purposes.

معنی(example):

تمام اشیاء قابل ارزیابی باید اعلام شوند.

مثال:

All rateable items must be declared.

معنی فارسی کلمه rateable

: معنی rateable به فارسی

قابل ارزیابی، چیزی که امکان سنجش و امتیازدهی به آن وجود داشته باشد.