معنی فارسی ratifier

B2

شخص یا نهادی که مسئول تأیید یا امضای یک توافق یا معاهده است.

A person or organization that ratifies a document, agreement, or treaty.

example
معنی(example):

تأیید کننده به طور رسمی سیاست جدید را تأیید کرد.

مثال:

The ratifier officially endorsed the new policy.

معنی(example):

هر کشور به یک تأیید کننده نیاز دارد تا توافق را نهایی کند.

مثال:

Each country needs a ratifier to finalize the agreement.

معنی فارسی کلمه ratifier

: معنی ratifier به فارسی

شخص یا نهادی که مسئول تأیید یا امضای یک توافق یا معاهده است.