معنی فارسی rattan
B1 /ɹəˈtæn/رتن، نوعی گیاه چسبنده و نرم است که در ساخت مبلمان و سبدها استفاده می‌شود.
A climbing palm plant used for making furniture and handicrafts.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
Any of several species of climbing palm of the genus Calamus.
معنی(noun):
The plant used as a material for making furniture, baskets etc.
معنی(noun):
(by extension) A cane made from this material.
verb
معنی(verb):
To beat with a rattan cane.
example
معنی(example):
این صندلی از رتن ساخته شده است.
مثال:
The chair is made of rattan.
معنی(example):
رتن اغلب برای ساخت مبلمان استفاده می‌شود.
مثال:
Rattan is often used for making furniture.
معنی فارسی کلمه rattan
:
رتن، نوعی گیاه چسبنده و نرم است که در ساخت مبلمان و سبدها استفاده می‌شود.
