معنی فارسی rattlepod
B1غلافی که دانههای خود را با صدای جیرجیر پخش میکند.
A type of pod that rattles when ripe and disperses seeds.
- NOUN
example
معنی(example):
غلاف مرتعش دانههایش را در باد انداخت.
مثال:
The rattlepod dropped its seeds in the wind.
معنی(example):
مشاهده غلافهای مرتعش در طبیعت جالب است.
مثال:
Rattlepods are fascinating to observe in nature.
معنی فارسی کلمه rattlepod
:
غلافی که دانههای خود را با صدای جیرجیر پخش میکند.