معنی فارسی raucously
B2به صورت شلوغ و با صدای بلند، به طور خاص در زمینههای شاد و هیجانانگیز.
In a loud and hoarse manner, often used to describe joyous or energetic behavior
- ADVERB
example
معنی(example):
آنها شلوغ و با صدای بلند جشن گرفتند و تا صبح رقصیدند و آواز خواندند.
مثال:
They celebrated raucously, dancing and singing all night.
معنی(example):
جمعیت به شوخیهای کمدین بهطور شلوغ با صدای بلند خندیدند.
مثال:
The audience laughed raucously at the comedian's jokes.
معنی فارسی کلمه raucously
:
به صورت شلوغ و با صدای بلند، به طور خاص در زمینههای شاد و هیجانانگیز.