معنی فارسی ravenously
B1با اشتیاق و گرسنگی زیاد، به ویژه در مورد غذا یا غذا خوردن.
In a ravenous manner; with great enthusiasm or hunger.
- ADVERB
example
معنی(example):
پس از پیادهروی طولانی، او با اشتیاق ساندویچ را بلعید.
مثال:
After the long hike, he ravenously devoured the sandwich.
معنی(example):
او با اشتیاق صفحات نهایی کتاب را خواند.
مثال:
She ravenously read the final pages of the book.
معنی فارسی کلمه ravenously
:
با اشتیاق و گرسنگی زیاد، به ویژه در مورد غذا یا غذا خوردن.