معنی فارسی ravins
B1درههای عمیق و تنگ، معمولاً در مناطق کوهستانی.
Deep, narrow gorges typically formed by erosion.
- NOUN
example
معنی(example):
درههای عمیق در کوهستانها برای کاوش زیبا هستند.
مثال:
The ravins in the mountains are beautiful to explore.
معنی(example):
ما در نزدیکی درهها پیادهروی کردیم و از چشمانداز لذت بردیم.
مثال:
We hiked near the ravins and enjoyed the view.
معنی فارسی کلمه ravins
:
درههای عمیق و تنگ، معمولاً در مناطق کوهستانی.