معنی فارسی rawhide
B1 /ˈɹɔhaɪd/چرم خام، پوست نازکی که از چرم طبیعی تهیه شده و معمولاً برای تولید اسباب بازیهای حیوانات استفاده میشود.
Unprocessed hide or leather, often used for dog chews.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
Untanned hide.
معنی(noun):
A whip made from twisted untanned leather.
verb
معنی(verb):
To clear (a pump) of sediment by starting and stopping it repeatedly.
معنی(verb):
To beat with a rawhide whip.
example
معنی(example):
سگ به یک تکه چرم خام گاز زد.
مثال:
The dog chewed on a piece of rawhide.
معنی(example):
چرم خام اغلب برای ساخت اسباب بازیهای قابل جویدن برای سگها استفاده میشود.
مثال:
Rawhide is often used to make chew toys for dogs.
معنی فارسی کلمه rawhide
:
چرم خام، پوست نازکی که از چرم طبیعی تهیه شده و معمولاً برای تولید اسباب بازیهای حیوانات استفاده میشود.