معنی فارسی rawnie

B1

به حالت یا کیفیتی اشاره دارد که در آن صدای شخص یا احساسات به‌طور خام و احساسی بیان می‌شود.

Characterized by a raw or emotionally charged quality, particularly in music or expression.

example
معنی(example):

او هنگام خواندن صدای خامی دارد.

مثال:

He has a rawnie tone in his voice when he sings.

معنی(example):

احساس خام آهنگ با بسیاری طنین‌انداز شد.

مثال:

The rawnie feeling of the song resonated with many.

معنی فارسی کلمه rawnie

: معنی rawnie به فارسی

به حالت یا کیفیتی اشاره دارد که در آن صدای شخص یا احساسات به‌طور خام و احساسی بیان می‌شود.