معنی فارسی raxed

B1

رکس‌کردن، عمل بریدن یا خرد کردن چوب یا مواد دیگر به قطعات کوچکتر.

The past tense form of 'rax', meaning to cut or break into smaller pieces.

example
معنی(example):

او تنه‌های چوب را به قطعات کوچکتر رکس کرد.

مثال:

She raxed the logs into smaller pieces.

معنی(example):

پس از اینکه او چوب‌ها را رکس کرد، آماده آتش بود.

مثال:

After he raxed the wood, it was ready for the fire.

معنی فارسی کلمه raxed

: معنی raxed به فارسی

رکس‌کردن، عمل بریدن یا خرد کردن چوب یا مواد دیگر به قطعات کوچکتر.