معنی فارسی raylessly

B1

بدون تابش، به حالتی اشاره دارد که در آن نور یا پرتوی روشنایی وجود ندارد.

In a manner that lacks rays of light or brightness.

example
معنی(example):

اتاق بدون تابش رنگ‌های تیره‌ای داشت.

مثال:

The room was raylessly painted in dark colors.

معنی(example):

آسمان در طول طوفان بدون تابش به نظر می‌رسید.

مثال:

The sky appeared raylessly during the storm.

معنی فارسی کلمه raylessly

: معنی raylessly به فارسی

بدون تابش، به حالتی اشاره دارد که در آن نور یا پرتوی روشنایی وجود ندارد.