معنی فارسی rayonne

B1

درخشش یا تابش خاصی که از یک چیز در می‌آید.

To shine or radiate, especially in terms of beauty or light.

example
معنی(example):

پارچه در نور به زیبایی تابش خواهد داشت.

مثال:

The fabric will rayonne beautifully when exposed to light.

معنی(example):

او تصمیم گرفت در لباس جدیدش بدرخشد.

مثال:

She chose to rayonne in her new dress.

معنی فارسی کلمه rayonne

: معنی rayonne به فارسی

درخشش یا تابش خاصی که از یک چیز در می‌آید.