معنی فارسی razormaking
B1سازندگی تیغ، فرآیند تولید و ساخت تیغها را توصیف میکند.
The process of making razors.
- NOUN
example
معنی(example):
سازندگی تیغ نیاز به مهارت و دقت دارد.
مثال:
Razormaking requires skill and precision.
معنی(example):
او هنر سازندگی تیغ را از پدربزرگش یاد گرفت.
مثال:
He learned the art of razormaking from his grandfather.
معنی فارسی کلمه razormaking
:
سازندگی تیغ، فرآیند تولید و ساخت تیغها را توصیف میکند.