معنی فارسی razour

A2

تیغ، ابزاری تیز برای اصلاح و برش مو.

A tool with a sharp blade used for shaving or cutting hair.

example
معنی(example):

تیغ بُریده و تیز است و می‌تواند به راحتی برش دهد.

مثال:

The razor is sharp and can easily cut.

معنی(example):

او از یک تیغ برای اصلاح ریش خود استفاده کرد.

مثال:

He used a razour to shave his beard.

معنی فارسی کلمه razour

: معنی razour به فارسی

تیغ، ابزاری تیز برای اصلاح و برش مو.