معنی فارسی razzly
B2رازلی، صفتی که برای توصیف چیزهای رنگارنگ و شاداب استفاده میشود.
An adjective describing something that is colorful and vibrant.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تزئینات، رازلی و زنده بودند.
مثال:
The decorations were razzly and vibrant.
معنی(example):
او یک لباس رازلی به مهمانی پوشید.
مثال:
He wore a razzly outfit to the party.
معنی فارسی کلمه razzly
:
رازلی، صفتی که برای توصیف چیزهای رنگارنگ و شاداب استفاده میشود.