معنی فارسی re-acquired
B1دوباره بهدست آوردن یا احیای چیزی که قبلاً در اختیار فرد بوده است.
To obtain something again that was lost or had previously been possessed.
- VERB
example
معنی(example):
این شرکت دوباره رهبری خود را در صنعت بهدست آورده است.
مثال:
The firm has re-acquired its lead in the industry.
معنی(example):
او احساس افتخار کرد زیرا شان از دست رفتهاش را دوباره بهدست آورد.
مثال:
He felt proud as he re-acquired his lost reputation.
معنی فارسی کلمه re-acquired
:
دوباره بهدست آوردن یا احیای چیزی که قبلاً در اختیار فرد بوده است.