معنی فارسی re-adopted
B1دوباره به فرزندی پذیرفتن، به معنای دوباره سرپرستی کردن شخص یا شیء بعد از یک دوره غیبت.
To take someone or something into one's care again after a period of not doing so.
- VERB
example
معنی(example):
خانواده دوباره سگ را سرپرستی کرد زیرا مالکین قبلی نمیتوانستند از آن مراقبت کنند.
مثال:
The family re-adopted the dog after its previous owners couldn't care for it.
معنی(example):
او پس از یک نبرد قانونی طولانی، دوباره پسرش را به فرزندی گرفت.
مثال:
She re-adopted her son after a long legal battle.
معنی فارسی کلمه re-adopted
:
دوباره به فرزندی پذیرفتن، به معنای دوباره سرپرستی کردن شخص یا شیء بعد از یک دوره غیبت.