معنی فارسی re-appraising
B1دوباره ارزیابی کردن، در حال ارزیابی مجدد چیزی.
In the process of evaluating again.
- VERB
example
معنی(example):
او هر چند ماه یکبار وضعیت مالیاش را دوباره ارزیابی میکند.
مثال:
He is re-appraising his financial situation every few months.
معنی(example):
آنها در حال دوباره ارزیابی سیاستها برای افزایش کارایی هستند.
مثال:
They are re-appraising the policies to enhance efficiency.
معنی فارسی کلمه re-appraising
:
دوباره ارزیابی کردن، در حال ارزیابی مجدد چیزی.