معنی فارسی re-appropriated

B1

واژه‌ای که به معنای به کارگیری مجدد چیزی در زمینه‌ای متفاوت است.

Used something again in a new context, especially to convey a different message.

example
معنی(example):

جامعه کارخانه قدیمی را به یک مرکز فرهنگی دوباره تخصیص داد.

مثال:

The community re-appropriated the old factory into a cultural center.

معنی(example):

او این اصطلاح را دوباره تخصیص داد تا جامعه‌اش را توانمند کند.

مثال:

He re-appropriated the term to empower his community.

معنی فارسی کلمه re-appropriated

: معنی re-appropriated به فارسی

واژه‌ای که به معنای به کارگیری مجدد چیزی در زمینه‌ای متفاوت است.