معنی فارسی re-attained
B1دوباره به دست آوردن چیزی که قبلاً در اختیار داشتهاید.
To gain possession of something again that was previously held.
- VERB
example
معنی(example):
او پس از یک مبارزه طولانی دوباره عنوان خود را به دست آورد.
مثال:
She re-attained her title after a long struggle.
معنی(example):
بعد از چند سال، او دوباره به سمت خود در شرکت رسید.
مثال:
After several years, he re-attained his position in the company.
معنی فارسی کلمه re-attained
:
دوباره به دست آوردن چیزی که قبلاً در اختیار داشتهاید.