معنی فارسی re-calculating

B1

عمل بازمحاسبه، فرآیند محاسبه دوباره برای تطابق با تغییرات.

The process of calculating again to match new information.

example
معنی(example):

سیستم در حال محاسبه مجدد مجموع‌ها بر اساس داده‌های به‌روزرسانی شده است.

مثال:

The system is re-calculating the totals based on the updated data.

معنی(example):

ما در حال محاسبه مجدد هستیم تا پس از تغییرات دقت را تضمین کنیم.

مثال:

We are re-calculating to ensure accuracy after the changes.

معنی فارسی کلمه re-calculating

: معنی re-calculating به فارسی

عمل بازمحاسبه، فرآیند محاسبه دوباره برای تطابق با تغییرات.