معنی فارسی re-colonised

B1

دوباره مستعمره شدن، به معنی بازگشت یک سرزمین به تحت کنترل یک دولت خارجی به‌ویژه بعد از دوره‌ای از استقلال است.

To bring a territory under the control of a colonizing power again after it had been independent.

example
معنی(example):

این کشور پس از جنگ دوباره مستعمره شد.

مثال:

The country was re-colonised after the war.

معنی(example):

تاریخی‌ها بحث می‌کنند که آیا این منطقه به طور مؤثری دوباره مستعمره شده است.

مثال:

Historians debate whether the region was re-colonised effectively.

معنی فارسی کلمه re-colonised

: معنی re-colonised به فارسی

دوباره مستعمره شدن، به معنی بازگشت یک سرزمین به تحت کنترل یک دولت خارجی به‌ویژه بعد از دوره‌ای از استقلال است.