معنی فارسی re-conversion
B1فرآیند تبدیل مجدد چیزی، معمولاً به معنای بازگشت به فرم قبلی یا ایجاد کارکرد جدید.
The act of converting something back or into a new function or state.
- NOUN
example
معنی(example):
شهر پروژه تبدیل مجددی را برای بازسازی بافت تاریخی منطقه آغاز کرد.
مثال:
The city initiated a re-conversion project to restore the historical fabric of the area.
معنی(example):
تبدیل مجدد کارخانه به یک مرکز اجتماعی به نفع بسیاری از محلیها بوده است.
مثال:
Re-conversion of the factory into a community center has benefited many locals.
معنی فارسی کلمه re-conversion
:
فرآیند تبدیل مجدد چیزی، معمولاً به معنای بازگشت به فرم قبلی یا ایجاد کارکرد جدید.