معنی فارسی re-covered
B1دوباره پوشانده شده، به وضعیت جدیدی بعد از پوشاندن دوباره اشاره دارد.
Having been covered again, usually with a new material.
- verb
verb
معنی(verb):
To cover again.
example
معنی(example):
سقف بعد از طوفان دوباره پوشانده شد.
مثال:
The roof was re-covered after the storm.
معنی(example):
آنها صندلیهای قدیمی را با چرم دوباره پوشش دادند.
مثال:
They have re-covered the old chairs with leather.
معنی فارسی کلمه re-covered
:
دوباره پوشانده شده، به وضعیت جدیدی بعد از پوشاندن دوباره اشاره دارد.