معنی فارسی re-created
B1بازآفرینی یک اثر در نقطهای از زمان به صورت جدید.
Created again in a new way in the past.
- verb
verb
معنی(verb):
To create anew.
example
معنی(example):
این نمایش با یک چرخش مدرن بازآفرینی شده است.
مثال:
The play was re-created with a modern twist.
معنی(example):
این آهنگ قدیمی توسط یک گروه جدید دوباره ساخته شده است.
مثال:
The old song was re-created by a new band.
معنی فارسی کلمه re-created
:
بازآفرینی یک اثر در نقطهای از زمان به صورت جدید.