معنی فارسی re-deployed
B1بهطور رسمی جابجا یا اختصاص داده شده، معمولاً در دپارتمانهای جدید.
Having been assigned again or moved to a new position.
- VERB
example
معنی(example):
پس از بازساخت، بسیاری از کارکنان دوباره تخصیص داده شدند.
مثال:
After the restructuring, many employees were re-deployed.
معنی(example):
تیم دوباره تخصیص داده شده از نقشهای جدید خود هیجانزده بود.
مثال:
The re-deployed team was excited about their new roles.
معنی فارسی کلمه re-deployed
:
بهطور رسمی جابجا یا اختصاص داده شده، معمولاً در دپارتمانهای جدید.