معنی فارسی re-determines

B1

تعیین مجدد یک مفهوم یا معیار به روز.

To determine something again.

example
معنی(example):

شرکت هر ساله سیاست‌های خود را دوباره تعیین می‌کند.

مثال:

The company re-determines its policies each year.

معنی(example):

او پس از تابستان اهداف تناسب اندام خود را دوباره تعیین می‌کند.

مثال:

He re-determines his fitness goals after the summer.

معنی فارسی کلمه re-determines

: معنی re-determines به فارسی

تعیین مجدد یک مفهوم یا معیار به روز.