معنی فارسی re-echoes
B1بازتاب صدای قبلی به طور مکرر، که نشاندهنده تکرار یا استمرار چیزی است.
To reflect or rebound sound again, often implying repetition or continuation.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A second or subsequent echo
verb
معنی(verb):
To echo again; to reverberate
example
معنی(example):
صدا در سرتاسر تالار خالی دوباره منعکس میشود.
مثال:
The sound re-echoes throughout the empty hall.
معنی(example):
خاطرات گذشته در ذهن من دوباره منعکس میشوند.
مثال:
Memories of the past re-echo in my mind.
معنی فارسی کلمه re-echoes
:
بازتاب صدای قبلی به طور مکرر، که نشاندهنده تکرار یا استمرار چیزی است.