معنی فارسی re-employed
B1به کارگیری مجدد فردی بهویژه پس از بیکاری یا دوران عدم اشتغال.
Having been employed again after a previous employment.
- verb
verb
معنی(verb):
To employ again.
example
معنی(example):
او پس از استراحت دوباره توسط همان شرکت استخدام شد.
مثال:
She was re-employed by the same company after her break.
معنی(example):
پس از شش ماه بیکاری، او بالاخره دوباره استخدام شد.
مثال:
After six months of unemployment, he was finally re-employed.
معنی فارسی کلمه re-employed
:
به کارگیری مجدد فردی بهویژه پس از بیکاری یا دوران عدم اشتغال.