معنی فارسی re-energized

B1

احساس به دست آوردن دوباره انرژی و انگیزه، معمولاً بعد از استراحت یا تجربه مثبت.

Having regained energy and enthusiasm, often after a phase of exhaustion or stagnation.

example
معنی(example):

او پس از تعطیلاتش کاملاً انرژی دوباره گرفته احساس کرد.

مثال:

She felt completely re-energized after her vacation.

معنی(example):

روحیه تیم با پروژه موفق دوباره تقویت شد.

مثال:

The team's morale was re-energized by the successful project.

معنی فارسی کلمه re-energized

: معنی re-energized به فارسی

احساس به دست آوردن دوباره انرژی و انگیزه، معمولاً بعد از استراحت یا تجربه مثبت.