معنی فارسی re-fashioned

B1

دوباره طراحی شده، به شکل و ظاهر جدیدی تغییر یافته.

Altered or changed into a new shape or style.

example
معنی(example):

تئاتر قدیمی به یک سالن کنسرت مدرن دوباره طراحی شده است.

مثال:

The old theater has been re-fashioned into a modern concert hall.

معنی(example):

پس از به‌روزرسانی‌ها، ساختمان برای رویدادهای اجتماعی دوباره طراحی شده بود.

مثال:

After the updates, the building was re-fashioned for community events.

معنی فارسی کلمه re-fashioned

: معنی re-fashioned به فارسی

دوباره طراحی شده، به شکل و ظاهر جدیدی تغییر یافته.