معنی فارسی re-finished
B1به حالتی که یک شیء دوباره تعمیر شده و ظاهر آن بهبود یافته است.
Having been treated again to improve its appearance or condition.
- VERB
example
معنی(example):
کفها دوباره تعمیر شدهاند و عالی به نظر میرسند.
مثال:
The floors have been re-finished and look great.
معنی(example):
قایق دوباره تعمیر شده است تا زیبایی اصلیاش را بازگرداند.
مثال:
The boat was re-finished to restore its original beauty.
معنی فارسی کلمه re-finished
:
به حالتی که یک شیء دوباره تعمیر شده و ظاهر آن بهبود یافته است.