معنی فارسی re-formatted
B1تغییر فرمت یا الگوی یک چیز، به ویژه مستندات یا دادهها برای بهبود ظاهر یا کارایی.
Changed the format or arrangement of something, especially documents or data, to enhance its appearance or functionality.
- OTHER
example
معنی(example):
این سند دوباره قالببندی شد تا خواندن آن آسانتر شود.
مثال:
The document was re-formatted to make it easier to read.
معنی(example):
من لپتاپ خود را دوباره قالببندی کردم تا عملکرد آن را بهبود ببخشم.
مثال:
I re-formatted my laptop to improve performance.
معنی فارسی کلمه re-formatted
:
تغییر فرمت یا الگوی یک چیز، به ویژه مستندات یا دادهها برای بهبود ظاهر یا کارایی.