معنی فارسی re-glazed
B1به عمل یا نتیجهای اشاره دارد که در آن شی به تازگی دوباره لعابکاری شده است.
Describes an object that has been re-glazed, often resulting in a new appearance.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کاسه دوباره لعابکاری شده رنگهای زندهای دارد.
مثال:
The re-glazed bowl has vibrant colors.
معنی(example):
پس از دوباره لعابکاری، بشقاب بسیار جذابتر شد.
مثال:
After being re-glazed, the plate was much more appealing.
معنی فارسی کلمه re-glazed
:
به عمل یا نتیجهای اشاره دارد که در آن شی به تازگی دوباره لعابکاری شده است.