معنی فارسی re-grade
B1نمرهگذاری مجدد یک کار، به منظور دقت یا صحت بیشتر.
To grade something again, often to ensure fairness or correctness.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت که کارها را برای دقت دوباره نمرهگذاری کند.
مثال:
She decided to re-grade the assignments for accuracy.
معنی(example):
استاد پیشنهاد کرد که هر کاغذی را که دانشآموزان احساس میکردند بهطور ناعادلانه نمرهگذاری شده، دوباره نمرهگذاری کند.
مثال:
The professor offered to re-grade any papers that students felt were unfairly scored.
معنی فارسی کلمه re-grade
:
نمرهگذاری مجدد یک کار، به منظور دقت یا صحت بیشتر.