معنی فارسی re-ignited
B1دوباره شعلهور کردن، به معنای برانگیختن مجدد یک احساس یا وضعیت.
To have awakened or stimulated again something that has diminished or ceased.
- VERB
example
معنی(example):
جشنواره روحیه جامعه را پس از یک سال سخت دوباره شعلهور کرد.
مثال:
The festival re-ignited the community's spirit after a tough year.
معنی(example):
سخنرانی او بحث درباره تغییرات آب و هوایی را دوباره شعلهور کرد.
مثال:
His speech re-ignited the debate on climate change.
معنی فارسی کلمه re-ignited
:
دوباره شعلهور کردن، به معنای برانگیختن مجدد یک احساس یا وضعیت.