معنی فارسی re-interpreted
B1دوباره بازتعریف شده، به معنای این که چیزی به شکلی متفاوت دوباره بیان یا توضیح شده است.
To have presented something again in a different way.
- VERB
example
معنی(example):
این نظریه در طی سالها چندین بار دوباره بازتعریف شده است.
مثال:
The theory has been re-interpreted multiple times over the years.
معنی(example):
هنرمند مجسمه را به شکل جدیدی دوباره بازتعریف کرد.
مثال:
The artist re-interpreted the sculpture in a new form.
معنی فارسی کلمه re-interpreted
:
دوباره بازتعریف شده، به معنای این که چیزی به شکلی متفاوت دوباره بیان یا توضیح شده است.