معنی فارسی re-molded

B1

دوباره شکل داده شده، به معنای تغییر دادن شکل یا فرم یک چیز، به ویژه با استفاده از مواد نرم یا انعطاف‌پذیر.

Changed the shape or form of something again, especially using soft or flexible materials.

example
معنی(example):

باستان‌شناسان اثر باستانی را برای نمایش دوباره شکل دادند.

مثال:

The archaeologists re-molded the ancient artifact for display.

معنی(example):

او بعد از دریافت بازخورد، نگرش خود را دوباره شکل داد.

مثال:

He re-molded his attitude after the feedback.

معنی فارسی کلمه re-molded

: معنی re-molded به فارسی

دوباره شکل داده شده، به معنای تغییر دادن شکل یا فرم یک چیز، به ویژه با استفاده از مواد نرم یا انعطاف‌پذیر.