معنی فارسی re-moulds
B1شکل دادن دوباره به چیزی، به ویژه در زمینههای خلاقانه مانند شیرینیپزی.
Third person singular present of re-mould; to reshape something that has already been molded.
- VERB
example
معنی(example):
او به طور منظم فوندانت را برای تزئینات کیک دوباره شکل میدهد.
مثال:
She re-moulds the fondant for cake decorations regularly.
معنی(example):
او اغلب خمیر بازی را به اشکال مختلف دوباره شکل میدهد.
مثال:
He often re-moulds the play dough into different figures.
معنی فارسی کلمه re-moulds
:
شکل دادن دوباره به چیزی، به ویژه در زمینههای خلاقانه مانند شیرینیپزی.