معنی فارسی re-orientated
B1به معنی دوباره تنظیم یا تغییر جهت در یک برنامه یا استراتژی.
Changed direction or focus in plans or strategy.
- VERB
example
معنی(example):
پس از بحث، ما برنامههای خود را برای فصل بعد دوباره تنظیم کردیم.
مثال:
After the discussion, we re-orientated our plans for the next quarter.
معنی(example):
شرکت دوباره به سمت تمرکز بر رضایت مشتری تنظیم شد.
مثال:
The company was re-orientated to focus on customer satisfaction.
معنی فارسی کلمه re-orientated
:
به معنی دوباره تنظیم یا تغییر جهت در یک برنامه یا استراتژی.