معنی فارسی re-populating
B1عمل پر کردن دوباره چیزی که قبلاً خالی شده است.
Currently filling an area again with people or things.
- VERB
example
معنی(example):
داوطلبان در حال پر کردن دوباره پارک با گیاهان جدید هستند.
مثال:
The volunteers are re-populating the park with new plants.
معنی(example):
او در حال پر کردن دوباره قفسهها با کتابهای جدید است.
مثال:
He is re-populating the shelves with new books.
معنی فارسی کلمه re-populating
:
عمل پر کردن دوباره چیزی که قبلاً خالی شده است.