معنی فارسی re-positioned
B1فرم گذشته فعل تغییر موقعیت دادن، به معنای این که چیزی قبلاً به مکان یا وضعیت جدید منتقل شده است.
Past tense of re-position; to have changed the location or perception of something.
- VERB
example
معنی(example):
محصول دوباره برای جذب مخاطب جوانتر تغییر موقعیت داد.
مثال:
The product was re-positioned to target a younger audience.
معنی(example):
پس از کمپین دوباره تغییر مکان یافته، فروش به طور چشمگیری افزایش یافت.
مثال:
After the re-positioned campaign, sales increased significantly.
معنی فارسی کلمه re-positioned
:
فرم گذشته فعل تغییر موقعیت دادن، به معنای این که چیزی قبلاً به مکان یا وضعیت جدید منتقل شده است.