معنی فارسی re-price

B1

تنظیم مجدد قیمت یک کالا به منظور افزایش فروش یا بهینه‌سازی وضعیت مالی.

To adjust the price of an item again for sales optimization or financial strategy.

example
معنی(example):

در زمان حراج، لازم است که قیمت‌ها را دوباره تنظیم کنیم.

مثال:

It's necessary to re-price during a sale event.

معنی(example):

فروشگاه تصمیم گرفت قیمت موجودی خود را پس از حسابرسی دوباره تعیین کند.

مثال:

The store decided to re-price their inventory after the audit.

معنی فارسی کلمه re-price

: معنی re-price به فارسی

تنظیم مجدد قیمت یک کالا به منظور افزایش فروش یا بهینه‌سازی وضعیت مالی.