معنی فارسی re-proves
B1دوباره اثبات کردن چیزی، به خصوص در زمینههای علمی.
To prove something again, ensuring its validity or correctness.
- VERB
example
معنی(example):
او معمولاً محاسباتش را دوباره اثبات میکند تا از دقت آن اطمینان حاصل کند.
مثال:
He often re-proves his calculations to ensure accuracy.
معنی(example):
این آزمایش نظریهای که سال گذشته ارائه شده بود را دوباره ثابت میکند.
مثال:
The experiment re-proves the theory proposed last year.
معنی فارسی کلمه re-proves
:
دوباره اثبات کردن چیزی، به خصوص در زمینههای علمی.