معنی فارسی re-scaled

B1

چیزی که اندازه یا مقیاس آن دوباره تغییر داده شده است.

Something that has been adjusted to a new size or scale.

example
معنی(example):

نسخه دوباره مقیاس‌بندی‌شده نرم‌افزار بسیار روان‌تر عمل می‌کند.

مثال:

The re-scaled version of the software runs much smoother.

معنی(example):

پس از اینکه دوباره مقیاس‌بندی شد، گرافیک‌ها واضح‌تر به نظر می‌رسیدند.

مثال:

After being re-scaled, the graphics looked sharper.

معنی فارسی کلمه re-scaled

: معنی re-scaled به فارسی

چیزی که اندازه یا مقیاس آن دوباره تغییر داده شده است.