معنی فارسی re-schedule
B1زمان یک قرار را دوباره مشخص کردن یا تغییر دادن.
To schedule an event again or change its time.
- VERB
example
معنی(example):
من نیاز دارم تا قرارم را دوباره زمانبندی کنم چون مشغولم.
مثال:
I need to re-schedule my appointment because I am busy.
معنی(example):
آیا میتوانی به من کمک کنی تا جلسهمان را برای ماه آینده دوباره زمانبندی کنم؟
مثال:
Can you help me re-schedule our meeting for next month?
معنی فارسی کلمه re-schedule
:
زمان یک قرار را دوباره مشخص کردن یا تغییر دادن.