معنی فارسی re-shored
B1زمانی که یک فعالیت اقتصادی یا تولیدی به کشور محل بازگردانده شده باشد.
Past tense form of re-shore, indicating an operation has been moved back to its original country.
- VERB
example
معنی(example):
کارخانه به کشور بازگردانده شد تا هزینههای اجرایی کاهش یابد.
مثال:
The factory was re-shored to reduce operational costs.
معنی(example):
پس از سالها در خارج از کشور، کارخانه سرانجام به کشور بازگشت.
مثال:
After many years abroad, the plant was finally re-shored.
معنی فارسی کلمه re-shored
:
زمانی که یک فعالیت اقتصادی یا تولیدی به کشور محل بازگردانده شده باشد.