معنی فارسی re-skinning
B1فرایند تغییر شکل یا ظاهر که میتواند شامل طراحی مجدد یا بهروزرسانی باشد.
The act of applying a new surface or appearance to something.
- VERB
example
معنی(example):
بازسازی برنامه چند هفته زمان برد.
مثال:
Re-skinning the application took a few weeks.
معنی(example):
فرایند بازسازی برای بهروزرسانی محصولات ضروری است.
مثال:
The process of re-skinning is essential for product updates.
معنی فارسی کلمه re-skinning
:
فرایند تغییر شکل یا ظاهر که میتواند شامل طراحی مجدد یا بهروزرسانی باشد.